صنعا 15. فوريه. 2024 _سبأ_
بیست سال از شهادت رهبر شهید، آقای حسین بدرالدین الحوثی، پس از تأسیس یک پروژه عملی قرآنی که تحولات بسیاری را در بیست سال گذشته در سطح یمن به وجود آورد، به عالم جاویدان می گذرد، و امروزه در حال تغییر معادلات در سطح منطقه ای و بین المللی شد.
رهبر شهید مانند بسیاری از رهبران و فرماندهان زندگی خود را وقف یک هدف دنیوی یا پروژه ای نکرد که برای او پول به ارمغان بیاورد یا به اعتبار برسد. بلکه با پیوند دادن آن به قرآن کریم و رویکرد اسلام راستین که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بدون تحریف و گيجى آورده آن را وقف بازسازی امت بر اساس مبانی سالم کرد.
به همین دلیل شهادتش رضی الله عنه آخرین توقف او در این دنیا نبود، بلکه از معدود بزرگانی بود که از دنیا رفت و اعمالش جاودانه ماند. و همچنان راههای فرزندان ملت را روشن می کند و آنها را به سوی خدا می کشاند، و سربلندی و شکست ناپذیری و شرافت و سربلندی این ملت را پس از آن همه آن چه که در طول چندین دهه در معرض هدف قرار دادن و اهلیسازی قرار گرفته است که آن را ضعیف، ذلیل، تسلیم و مطیع دشمنان اسلام کرده است، به دست آورند.
سيد حسین رضی الله عنه در وسعت قرآن کریم و علوم اهل بیت نبوت صلوات الله علیهم رشد و نمو یافت. پس از آن سرچشمه پاک و ناب آموخت و از پدرش عالم سید بدرالدین بن امیرالدین الحوثی علم و کار مشترک و احساس مسئولیت در قبال امت خویش آموخت.
از همان اوان کودکی، خداوند از او راضی باشد، مورد تحسین همه کسانی بود که او را می شناختند. زیرا سخاوت، شجاعت، فروتنی، درایت، دانش، دریایی از علم، آینده نگری و دیگر صفات و خصوصیات نیکویی بود که شاخصه رهبر شهید بود و یادش را در میان تمام کسانی که با او زندگی کردند و همراه او بودند جاودانه کرد، در مراحل مختلف زندگی اش است.
رهبر شهيد همه معارف به ويژه فرهنگ قرآني را در بستر حركت جدي و اقدام مؤثر و مثمرثمر قرار داد و ملت را به آنچه بايد در قبال دشمنانش انجام دهد مجدانه سوق داد، و همچنین بنای فرد و جامعه بر پایه های سالم مبتنی بر تربیت و فرهنگ قرآنی که در تمام درس ها و سخنرانی های خود بر آن تأکید داشت.
او همچنین با پدرش و گروهی از علما برای ایجاد مدارس آموزشی برای گسترش آگاهی و تقویت جامعه از طریق موعظه و راهنمایی آگاهانه در بسیاری از ولسوالى ها و فرمانداری ها همکاری کرد.
سيد حسین بدرالدین حوثی در مورد واقعیت ملت بسیار تأمل کرد و شروع به تحقیق و بررسی کرد و از تجربیات گذشته و آنچه که ملت را به آنجا رسانده است، بهره برد، با تعمیق و درک قرآن کریم به بیماری که ملت را تابع یهودیان و مسیحیان کرده بود پی برد، كه فرهنگهای نادرست و باورهای نادرستی که از خارج از کتاب خدا و خاندان رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم آمده است، نشان داده شده است.
وی تاکید کرد كه مطالعه دقیق و دقیق قرآن در کنار خواندن صحیح وقایع زندگی، رفتار و روحیه انسان ها به انسان کمک می کند تا متوجه خطراتی شود که پیرامون خود و امت اسلامی را فرا گرفته است.
رهبر شهید همواره بر لزوم پیوند همه آثار با قرآن کریم و ابعاد فرهنگ قرآنی تاکید داشتند. زیرا خداوند قرآن را نور و هدایت و موعظه قرار داد و در عین حال آن را به همه امور زندگی پیوند داد.
سيد حسین به خدا اعتماد زیادی داشت و با پروردگارش ارتباط قوی داشت و همچنین می دانست که یکی از بزرگترین بحران های ملت عدم توکل به خدا آنچنان که باید باشد و وقتی انسان مسلح با فرهنگ قرآنی به راه می افتد، و در برابر فرهنگ های غربی و خارجی که با اسلام و ارزش های والای آن در تضاد هستند مصونیت دارد. و بر اساس هدایت خداوند و رویکرد پیامبرش صلی الله علیه و آله می تواند واقعیت خود را درک کند و سپس به سمت تغییر واقعیت بد حرکت کند.
هرکس درس هاى رهبر شهید را بخواند متوجه می شود که او به تمام جزئیات زندگی پرداخته است. و متوجه می شود که نگاهی آگاهانه و عاقلانه به همه چیز داشته است. و شایسته و شایستگی است که خداوند به او علم و حکمت و بصیرت و آگاهی و توانایی رهبری عطا کند. در نتیجه ویژگی هایی که داشت رهبری، خیرخواهی، شجاعت، جوانمردی، سخاوت، دلسوزی نسبت به مردم، توکل قوی به خدا و احساس مسئولیت، اخلاص و وفاداری در كار بود. در تلاش برای خدمت به ملت و آسایش آن، در سطح مسئولیت باشد.
در هفدهم ژانویه 2002 م سيد حسین بدرالدین الحوثی فریاد حق، سربلندی و عزت را اعلام کرد: «الله اکبر، مرگ بر آمریکا، مرگ بر اسرائیل، لعنت بر یهودیان، پیروزی بر اسلام». ولادت سپیده دمی را بشارت داد که در آن جایی برای ذلت و ذلت و ترس و تسلیم نباشد.
رهبر شهید با صدور این شعار، باب سربلندی و آزادی و مناصب شریف را که برای بازگرداندن عزت و سیادت ملت و رهایی آن از سلطه و ولایت و استثمار و انقیاد و رهایی از حالت تسلیم کافی به دشمنانش بود، گشود.
همین که فریاد خود را در برابر دشمنان و مستکبران بر زبان آورد. تا اینکه با یک جنگ رسانه ای که کمتر از جنگ نظامی نبود، مواجه شد. برای تحریف مسیر قرآنی، دروغ، ریاکاری، تهمت و تحریف حقایق، سپس برای کاهش اهمیت مقام ها و پیروزی های افتخارآمیز راهپیمایی قرآنی در همه سطوح تلاش کنید.
پس از آن پیام های تهدید و هشدار از طرف رژیم حاکم به آقای حسین می رسد و از او می خواهند که شعار را کنار بگذارد. و تربیت قرآنی که همراه آن بوده و یا به جنگ های خونینی می انجامد که بعدها در معرض آن قرار گرفت. اما سيد حسین رضی الله عنه از آن تهدیدها بزرگتر بود و توکل زیادش به خدا او را در برابر چالش ها قوی می کرد و تهدیدها نه تکانش می داد و نه تهدیدها او را منصرف می کرد، بلکه او بر ایمان و یقین و استواری خود بر اصول خود افزود.
با وجود این، او مشتاق بود که همه صحت موضع او را درک کنند و این اقدام تنها اقدامی است که کشور را از توطئه آمریکایی ها نجات می دهد. و تاکید کرد که به نفع کسی نیست که خود را به عنوان مدیر یک اداره پلیس به آمریکایی ها معرفی کند. و به رئیس آن زمان اطمینان داد که اگر این کار را انجام دهد، سرنوشت او کمتر از سرنوشت دیگر رهبرانی نخواهد بود که مردم خود را برای جلب رضایت آمریکا قربانی کردند، بنابراین با انکار همه اعمالشان به آنها پاداش داد، آنها را رها کرد و آنها را در زمانی که مردمشان از آنها متنفر بودند ضربه زد.رهبر شهيد نسبت به جامعه محلي خود و جامعه بزرگ اسلامي احساس شديد مسئوليتي بر دوش داشت. و مشتاق بود به مردم نشان دهد که مرحله ای که مسلمانان در آن زندگی می کنند مرحله خطرناکی است که مستلزم آن است که بینشی عملی به مردم ارائه شود تا بتوانند از آن عبور کنند.
چشم انداز عملیات بر دو موضوع اساسی بود که اولین آن شعار فریاد و برائت از دشمنان اسلام بود. دوم تحریم کالاهای آمریکایی و اسرائیلی به عنوان یک وظیفه دینی است. چشیدن طعم غرور و آزادی، به ویژه پس از آن که امید خود را به انواع احزاب اعم از مذهبی، ملی و سکولار از دست داد و از حالت ذلت و ذلت به ستوه آمد، ضرورتی است در این مرحله كه یأس و ناامیدی بر واقعیت آن حاکم بود لازم و ضروری است.
سيد حسین رضی الله عنه بزرگترین انقلاب فکری را علیه فرهنگهای نادرست و باورهای نادرست که استبداد و بی عدالتی را برپا می کند و مشروعیت می بخشد، رهبری کرد. و علیه فرهنگهای انحرافی که بسیاری از ظالمان را به قدرت رساندند، قیام کرد و این انقلاب واقعی و موفقی بود که از هرگونه پیشرفت مصون بود.
رهبر شهید همت گماشت تا ملتی بسازد که ظالمان را نپذیرد و فریب آنها را نخورد و در آن جای افکار انحرافی که جنایتکاران را به قدرت رساندند تا گردن ملت را مسلط کنند و بر آن عذاب تحمیل کنند، تا اینکه به این نقطه رسیدند که عزت و سربلندی و آزادی و ثروت مردم خود را به دشمنان ملت و آمریکا و اسرائیل بفروشند و خود را ابزاری کثیف در دست دشمنان برای ظلم و تحقیر مردم خود قرار دهند.
کسانی که تلاش کردند پروژه بزرگ او را از بین ببرند، بر این باور بودند که هدف قرار دادن رهبر شهید برای پایان دادن به آنچه او آغاز کرده بود و زندگی خود را وقف آن کرده بود، کافی است. در چارچوب یک سفر قرآنی سرشار از جهاد، بخشش و فداکاری برای حمایت از مظلومان در میان مردم یمن و به طور کلی ملت است.
سيد مجاهدان رضی الله عنه به شهادت رسيد، و دلش به نصرت خداوند در این راه ایمان، پس از پایه گذاری امت قرآن و اسلام، سرشار است.
ستمگران سپس تصور کردند که در این نبرد پیروز شده اند و انقلابی را که شهید رهبر بنیانگذار آن جرقه زده بود، از بین برده اند. اما انقلاب او با خشونت بیشتر و بیشتر ادامه یافت و امروز در سراسر کشور که شروع به سرافرازی و سربلندی و رهایی از قیمومیت و تبعیت آمریکایی ها و صهیونیست ها و عوامل آنها کرده است، در حال گسترش است.
امروز پروژه شهید رهبر به پروژه ای عملی تبدیل شده است که مستبدان را تهدید می کند، منافقین را به وحشت می اندازد و استکبار آمریکا و انگلیس و رژیم غاصب صهیونیستی را در هم می شکند. و همچنین مواضع شریفی را اتخاذ کرده است که سر همه مردم یمن را بلند کرده است و این پروژه تا زمانی که در سراسر جهان گسترش یابد به مسیر خود ادامه خواهد داد.
س.مresource : سبأ