موقعیت استثنایی یمن در قبال غزه مظهر حکمت رهبری و قدرت پروژه قرآنی است


https://www.saba.ye/en/news3445198.htm

Yemen News Agency SABA
موقعیت استثنایی یمن در قبال غزه مظهر حکمت رهبری و قدرت پروژه قرآنی است
[02/ marzo/2025]


صنعا - سبا: گزارش: جمیل القشم

یمن در بحبوحه طوفان های سیاسی و نظامی منطقه و در سایه همدستی رژیم های عادی سازی و تسلیم در برابر هژمونی آمریکایی-صهیونیستی، با صحنه ای تاریخی و موضعی استثنایی در قبال مسئله ملت فلسطین که مظهر صلابت پروژه قرآنی اتخاذ شده توسط رهبری آگاه و ملت یمن و رهبری آنان بود، پدیدار شد.


حمایت یمن از غزه فقط یک موضع گذرا یا تبلیغات سیاسی نبود، بلکه تجسم عملی اصول و ارزش‌هایی بود که به آن اعتقاد دارد و بازتابی طبیعی از اعتقاد راسخ به ایمان است که مقاومت را یک وظیفه و حمایت از مظلوم را وظیفه‌ای سازش‌ناپذیر می‌داند.


خداوند رهبری آگاهانه و شجاعانه را به یمن ارزانی داشته است که قرآن را به عنوان برنامه درسی و ارزش های اسلامی را رویکردی ثابت و تغییرناپذیر می داند، رهبری مستحکم که در رأس آن آقای عبدالملک بدر الدین الحوثی قرار دارد که با مواضع خود تصویری از یک رهبر واقعی را تجسم می بخشد که او را به چالش نمی کشد غرور و عزت.


از آغاز تجاوز به غزه، صدای یمن واضح‌ترین، جسورانه‌ترین و تأثیرگذارترین موضع بوده است، در حالی که برخی از رژیم‌های عربی خود را به آغوش رژیم صهیونیستی می‌اندازند، یمن تأیید می‌کرد که مسئله فلسطین فقط یک شعار نیست، بلکه یک مسئله اساسی در ایمانش است و این تمایز برخاسته از غرور و تمایز قرآنی است وعزت و استقلال در مقابل پروژه های غربی و صهیونیستی.


در زمان ضعف و انقیاد، سخنان رهبر انقلاب نقشه راه را برای همه آزادگان منطقه تشکیل می‌داد، بلکه از همان روز اول تهاجم به غزه، نگرش عمیق و خوانشی از واقعیت بود.



وی در یکی از سخنرانی های تاریخی خود آنچه در غزه رخ می دهد را آزمونی واقعی برای صداقت امت اسلامی توصیف کرد و نشان داد که حمایت از دشمن صهیونیستی به هر نحوی خیانت به ملت و خیانت به ارزش هاست.



با هدایت حکیمانه او، عملیات نظامی یمن آغاز شد و معادله جدیدی را در درگیری با دشمن ترسیم کرد و تأیید کرد که حمایت از فلسطین تنها با سلاح و زور امکان‌پذیر است، نه با سخنان و سخنان توخالی.



از زمان آغاز نبرد در غزه، یمن نه تنها تهدیدهایی را انجام داده است، بلکه آنها را به اقداماتی تبدیل کرده است که رژیم صهیونیستی را متزلزل کرده و محاسبات نظامی آن را اشتباه گرفته است، با عملیات نظامی بزرگی که مکان‌های حساس ایلات (ام الرشرش) را هدف قرار داده و کشتی‌های اسرائیلی را در دریای سرخ مورد حمله قرار داده است و میلیاردها دلار خسارات به دشمن وارد کرد.



این عملیات تنها نمایش قدرت نبود، بلکه پیامی روشن بود مبنی بر اینکه یمن قادر است به دشمن آسیب برساند و او را مجبور به پرداخت هزینه تجاوزات خود کند، کاری که بسیاری از کشورهای عربی با وجود داشتن زرادخانه عظیم نظامی از انجام آن ناتوان بودند.



دشمن صهیونیستی انتظار نداشت دست یمن تا عمق یمن دراز شود، اما از ناتوانی سامانه‌های دفاعی این کشور در مقابله با موشک‌ها و پهپادهای یمنی از جمله «گنبد آهنین» و «فلاخه داوود» که دشمن همواره به آن می‌بالید و شکست اسفناکی را در مقابل فناوری پیشرفته یمن به اثبات رساند، شگفت‌زده شد.



ضربات دقیق به ایلات، توقف عملیات بندری و به صدا درآمدن آژیر در شهرک‌ها، همه این‌ها باعث شد تا دشمن صهیونیستی متوجه شود که سیستم امنیتی آن دیگر کارآمد نیست و تهدید یمن واقعی است و نمی‌توان آن را نادیده گرفت.



عملیات نظامی یمن پنج مرحله را طی کرد که هر مرحله نشان دهنده پیشرفت جدیدی در روش ها و نوع تسلیحات مورد استفاده بود.


در مرحله سوم از پهپادهای پیشرفته برای ضربه زدن به عمق رژیم صهیونیستی استفاده شد و مرحله چهارم تهدیدی قوی علیه منافع آمریکا و رویارویی مستقیم با ناوهای هواپیمابر بود و مرحله پنجم با عملیات کیفی با دقت و تاثیرگذاری بیشتر بر دشمن دنبال شد.



هر مرحله نشان‌دهنده یک جهش کیفی در جنگ بود و هر حمله پیامی را به همراه داشت که یمن کلیدهای تشدید تنش را در دست دارد و هرچه تجاوز به غزه بیشتر شود، حملات یمنی بیشتر خواهد شد.


با هر عملیات وحشت در بین شهرک نشینان ایلات و مناطق اشغالی جنوبی بیشتر می شد و با موج گسترده فرار از مناطق مورد نظر همراه می شد.


حملات یمنی تنها متوجه رژیم صهیونیستی نشد، بلکه به نیروهای آمریکایی در دریای سرخ نیز کشیده شد.


فرار ناوهای هواپیمابر آمریکایی از دریای سرخ و عقب نشینی ناوهای جنگی نظامی از منطقه، رسوایی مهیبی را برای دولت آمریکا رقم زد و ثابت کرد که قدرت نظامی به اندازه زرادخانه نیست، بلکه در اراده و اعتماد به خداوند است.


علیرغم محاصره اقتصادی و رنجی که مردم یمن به دلیل پیامدهای تجاوز متحمل می شوند، این امر مانع از آن نشد که با هر آنچه که دارند به نفع فلسطین بایستند، زیرا یمنی ها در راهپیمایی های مردمی میلیونی در استان های مختلف شرکت کردند تا تأیید کنند که حمایت از غزه یک گزینه سیاسی نیست، بلکه یک وظیفه دینی و اخلاقی است.



این تعهد مردمی به آرمان فلسطین، علی‌رغم شرایط دشوار، تفاوت فاحش بین کسانی که آرمان خود را تحت فشار اقتصادی می‌فروشند، و مردمی که حتی در شرایطی که پیامدهای محاصره و بحران را زندگی می‌کنند، از اصول خود سازش نمی‌کنند، نشان داد.


یمن فقط حامی غزه نبود، بلکه سر نیزه یک معادله جدید بود که باعث شد در محاسبات خود تجدید نظر کند، یمن ویژگی های آینده ای جدید را برای ملت ترسیم می کرد که در آن آزادگان و مقاوم ها حرفشان را می زدند و نه تسلیم شدن و عادی بودن آن را داده نمی شود، بلکه برداشته می شود.